روزمرگی های یه جوجه پزشک

مرا هزار امید است و هر هزار تویی

روزمرگی های یه جوجه پزشک

مرا هزار امید است و هر هزار تویی

یادت در خاطرم جاریست

شنبه, ۴ ارديبهشت ۱۳۹۵، ۰۱:۱۷ ق.ظ

اینکه امروز دو حلسه فارما خوندم و اون کتاب الکترونیکی!!هم که مدت های مدیدی بود شروع کرده بودم و‌نصفه مونده بود رو کلی جلو بردم باعث میشه بگم راضی ام از خودم :)  

 

نمیدونم دقیقا چه مرگمه ولی از عصر به شدت کلید کردم که باید،الا و‌بلا باید شعر بگم.خودم شرو ور رو مناسب تر میدونم برای نوشته هام:)
در روز های اتی حتما نشرشون میدم :)



  • ۹۵/۰۲/۰۴
  • ماهی گلی