روزمرگی های یه جوجه پزشک
مرا هزار امید است و هر هزار تویی
خانه
telegram
دقایقی با نگارنده :)
روزمرگی های یه جوجه پزشک
مرا هزار امید است و هر هزار تویی
وقتی گوشی برای شنیدن پیدا نمیکنی،مینویسی...
مینویسم که یادم باشد هستم واینکه خطم خوب بماند:)
با لبخند وارد شوید
دنبال کنندگان
۳۹ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید
خلاصه آمار
بایگانی
تیر ۱۳۹۵
(۱)
ارديبهشت ۱۳۹۵
(۴۴)
فروردين ۱۳۹۵
(۶)
اسفند ۱۳۹۴
(۴۴)
بهمن ۱۳۹۴
(۳۷)
دی ۱۳۹۴
(۳۷)
آذر ۱۳۹۴
(۲۳)
آبان ۱۳۹۴
(۲۴)
مهر ۱۳۹۴
(۱۹)
شهریور ۱۳۹۴
(۱)
آخرین مطالب
۹۵/۰۴/۲۵
دعوتید
۹۵/۰۲/۳۰
رمزش همون دوکلمه ایه که آخر جزوه م نوشتم قبل اسمم:)
۹۵/۰۲/۲۹
بماند که تا تاریخش برسه خودم تنبلیم میشه و نمیرم:دی
۹۵/۰۲/۲۷
لات طوری
۹۵/۰۲/۲۶
من نت مفتی میخاااام
۹۵/۰۲/۲۶
چه کنم با چه کنم های دلم
۹۵/۰۲/۲۴
سخنی از بزرگان
۹۵/۰۲/۲۴
قسم به قلم که دستام چلاق شد اینقد نوشتم
۹۵/۰۲/۲۳
؟!!؟
۹۵/۰۲/۲۳
کوشین پس کجایین
پیوندهای روزانه
پاسخ به سوالات وبلاگ نویسان
آخرین وبلاگ های به روز شده
پیوندها
ساخت وبلاگ جدید در blog.ir
نرم افزار مهاجرت به blog.ir
صندوق بیان
ما یک روز با دوستان مشترک به هم میرسیم
جمعه, ۱ آبان ۱۳۹۴، ۱۰:۱۰ ق.ظ
دنیا چقد کوچیکه!!!!
دارم پیج اینستای همکلاسی و دوس پسر صبارو میبینم..فک کن کیارو باهاش دیدم!! بغل هم،رفیق هم!!!
آرش!!! حالا این که هیچی،تبریزیه
امیرحسین!!!!!!!!!!!!!!!! ارومیه ایه!!!!!!!!!
الله اکبر!!!!
۰
۰
۹۴/۰۸/۰۱
ماهی گلی