روزمرگی های یه جوجه پزشک

مرا هزار امید است و هر هزار تویی

روزمرگی های یه جوجه پزشک

مرا هزار امید است و هر هزار تویی

هیششش مامی از هییر

جمعه, ۱۴ اسفند ۱۳۹۴، ۱۲:۳۸ ب.ظ

به این نتیجه رسیدم که باید از مجازی بیرون امده کمی هم در واقعی زندگی کنم و یاد بگیرم!

تو مجازی نه که همش مینویسی ،وقت برا فک کردن و ری اکشن نشون دادن زیاده اما تو واقعی که سرعت میره بالاتر لنگ میزنم!
مثلنش این که اسم خواهر فاطی یادم میره و ذهنم تنها اسمی که بهم تعارف میکنه همون فاطیه!!!
یا مثلا‌ بدون اینکه منتظر شم دم دریا حرکت کنن برن و درواقع بدرقشون کنم و بعد برگردم داخل .عین گوسفند سرمو انداختم پایین اومدم تو درم بستم.
اینطور مواقع معمولا حرص میخوردم قبلنا اما الان دارم میخندم به رفتار اجتماعی خودم..
من از پیرای مجازی محسوب میشم!اما تو واقعی نوپایی بیش نیستم :))


  • ماهی گلی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

یه چیزی بگوارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">