روزمرگی های یه جوجه پزشک

مرا هزار امید است و هر هزار تویی

روزمرگی های یه جوجه پزشک

مرا هزار امید است و هر هزار تویی

سرکی داد بزنم

شنبه, ۲۹ اسفند ۱۳۹۴، ۰۱:۲۵ ق.ظ

تا کجا و تا کی قراره همه چی بهم تحمیل شه؟!  



چون دخترم!چون باید نگرانم بود!چون آسیب پذیرم!



بسته‌ شد.
وبلاگ را میگویم.گرداب را میگویم...
بسته شد.


  • ماهی گلی