روزمرگی های یه جوجه پزشک

مرا هزار امید است و هر هزار تویی

روزمرگی های یه جوجه پزشک

مرا هزار امید است و هر هزار تویی

خدا یکم انصاف بده به این استادای ما.

 چرا با روح و روان من بازی میکنن.
چشونه که نمره هارو نمیزارن رو سایت:(
۱۶آذر ویروس دادم هنوز نمرش نیومده.۲۷آذر پاتو دادم هنوز نمرش نیومده.
امتحانای تستی که قراره توسط دستگاه تصحیح شه :/
اونم تغذیه س.طول ترم ده نمرشو امتحان گرف اونو زودی گذاشت رو سایت چون از ده نمره بود جلوشم زد مردود حالا بقیه ده نمرشو یک هفته س امتحان دادیم خبری از نمره ها نیس:(
نمرات کلاسی خوب شده بود بنده خدا فک‌کرده بود با دانشمندان اصول تغذیه طرفه امتحان ترمش المپیادی بود واسه خودش مام خیلی شیک آفتابه به دست اودیم بیرون.


ینی میشه فردا یه یک وهفت بگیرم پاس شم عایا؟!!!خدااااااا


  • ماهی گلی

حالم خرابه

 
دوس ندارم امیدمو از دست بدم ولی..
به بن بست رسیدم.


عایا هنوز هم امیدی هست؟؟


-دکتر جون قربونت کار این پسر مارو را بنداز با انتقالیش موافقت کنن.
*خیالت راحت ..حرف منو زمین نمیندازن از الان انتقالی آقازادتو گرفته بدون!



من:استااد ببخشید با تلفنم صحبت میکردین مزاحم شدم.امکان داره لطف کتین نمره منفی هارو حساب نکنین؟به کل کلاس منت میزارین استاد
استاد:من حق کسی رو نمیخورم کسی هم نیستم با حرف زدن نظرمو عوض کنی اهل پارتی بازیم نیستم.همه رو حساب میکنم.



×هی خدا..شکر که اهلش نیستن آقازاده رو انتقالیشو گرف:/
خدایا من چرا پارتی ندارم:(( خدایاااااا پارتیم میشی؟!!

ر...م تو مملکتی که میری آموزش دانشکدش میگی چه راهی داره انتقالیم جور شه؟! رک تو صورتت میگه بند پ!!!!
ای تو روح سیستم اداری که کارتو فقط به شرط پارتی را میندازن:( شایسته سالاری کیلو چند؟!حق؟؟خوردنیه هه


  • ماهی گلی

بهترین قسمتش این بود

که پرده ها را کشیدم

و زنگ در را با پارچه‌های کهنه پوشاندم

تلفن را توی یخچال گذاشتم

و سه روز تمام

در تخت خواب ماندم


و بهتر از همه این بود

که کسی اصلا

دلش برایم تنگ نشد!


چارلز_بوکوفسکی


  • ماهی گلی

هر چه زنگ زدم

گوشی را بر نداشتی

کاری نداشتم

فقط خواستم بگویم

امروز جمعه است

و جمعه ها، عصر دارد

فقط همین

خدانگهدار. 


فرید_صارمی


  • ماهی گلی

زندگی یک چمدان است که می آوری

بار و بندیل سبک می کنی و می بریش


خودکشی،مرگ قشنگی که به آن دل بستم

دسته کم هر دو سه شب سیر به فکرش هستم


گاه و بیگاه پُر از پنجره های خطرم

به سَرم می زند این مرتبه حتما بپرم

  • ماهی گلی

از شیشه ی مشروب خالی توی یخچالم

از من که دارد می رود از حال ِ تو، حالم!


از کوه استفراغ!! روی دفتری کاهی

از زنگ های بی جوابی که نمی خواهی


از زندگی که در نگاهم مردگی دارد

معشوقه ی بدبخت تو افسردگی دارد!


از قرص ها که خودکشی را یاد می گیرند

از سوسک ها که از تنم ایراد می گیرند!


از نصفه های تیغ در حمّام ِ غمگینم

می بینمت! امّا فقط کابوس می بینم


بر روی دُور ِ تند... نُه سال ِ تمامی که...

از خواب هایت/ می پرم از پشت بامی که...


از سر زدن به خانه ام مابین ِ ....... هات!!

از گوشی ِ اِشغال ِ تو، از چهره ی تنهات


می بینم و کنج خودم سردرد می گیرم

رگ می زنم... هی می زنم... امّا نمی میرم


رگ می زنم از درد که دیوانه ام کرده

پاشیده خون مانند تو در اوّلین پرده


پاشیده خون از گریه ات بعد از هماغوشی

از اسم من، تنها، میان اوّلین گوشی


از اسم من که در تنت تا آخر ِ خط رفت

از اسم من که عاقبت یک روز یادت رفت


از فکر تو، از گرمی خون، خوب می خوابم!

تو نیستی! با شیشه ی مشروب می خوابم!!


بالا می آرم از تو و از کلّه ی پوکم

از اینکه به هر چیز ِ تو بدجور مشکوکم


از قصّه ی بی مزّه ی وصل و جدایی ها!

روی کتت در جستجوی موطلایی ها


باید بخندم پیش تو بغض ِ صدایم را

بیرون بریزم مثل هر شب قرص هایم را


باید ببخشی که بدم، خیلی «غلط» دارم!

با هر که بودی، باش! خیلی دوستت دارم


من را ببخش امشب اگر چشمم سیاهی رفت

تا صبح پیشم باش! تا صبحی که خواهی رفت...


بگذار تا مویی بماند از تو بر تختم

با هر که بودی، باش! من با درد، خوشبختم!


سید_مهدی_موسوی


  • ماهی گلی

 

 صبر کن چشم من از دیدن تو سیر شود بعد برو


یا که دل پای غمت بسته به زنجیر شود بعد برو



شعله ی عشق تو افتاده به ناگاه برین خانه دل


صبر کن لااقل این شعله زمین گیر شود بعد برو



دل محنت زده ام منتظر گوشه ی چشمی از توست


نگهی تا دل من بسته و درگیر شود بعد برو...

 



  • ماهی گلی

من پیوسته از تو گریخته ام 

و به اتاقم ، کتابهایم ، دوستان دیوانه ام

و افکار مالیخولیائی ام پناه برده ام

قبول دارم که کله شق بودم

اما تو هم همواره فقط در پی اثبات سه چیز بودی :

اول آنکه در این ارتباط بی تقصیری 

دوم آنکه من مقصرم

و سوم ، با بزرگواری تمام حاضری مرا ببخشی 



فرانتس کافکا


  • ماهی گلی

دوستان صدای مرا از اینجا !! میشنوید.

اینجا اکنون زمین لرزه اتفاق افتاد.ما هم دقیقا رو گسلیم!
اینی که اومد پیش لرزه بود.ینی نظر کارشناسانه من اینو میگه.
زلزله اصلیه اومد بردمون حلال کنین :)

من شخصا استقبال میکنم.مرگ رو به ذلیلی و خاری شش ترمه شدن ترجیح میدم!


  • ماهی گلی

*آلما دوستان خدمتتون عارضم که آلما برگشت خونه قبلی.. almatavakollll.blogfa.com

 
 *میشه من از زندگی انصراف بدم؟؟خوابم میاد،دائما!!دوس دارم بخوابم بیدار نشم ینی مجبور نباشم بیدارشم.درسا نمیزارن،لعنتی
دوتا از جزوه هامو با صدای بلند خوندم و علی گوش داد!دومی تموم نشده بود وسط اتاق بیهوش شد!خوابید :دی

*میشه نذر چادر کرد؟!ینی مثلا نذر کنی فلان اتفاق بیوفته فلان گره باز شه..چادر سر میکنم چادری میشم با عشق :))



  • ماهی گلی