روزمرگی های یه جوجه پزشک

مرا هزار امید است و هر هزار تویی

روزمرگی های یه جوجه پزشک

مرا هزار امید است و هر هزار تویی

آدمهایی را میشناسم که زندگی تک بعدی دارند اینها اتفاقا خیلی هم از خود متشکرند.آدمهایی که فکر میکنند چون چند تا کتاب خوانده و نخوانده دارند همه چیز را میدانند و حق قضاوت درمورد همه را دارند!

آدمهایی که جانماز آب میکشند،جای خدا مینشینند،حکم صادر میکنند و منتظرند قدرت وجایگاهی دست وپا کنند تا امر محازات را هم احرا نمایند!
اسلام را چیزی نشان میدهند که با عقل ناقصشان از همان چند کتاب مثلا خوانده استخراج کرده اند و همین اسلام من درآوردی را به خورد ملت میدهندو بر اساس همان هم قضاوت و محازات میکنند.
اینها همان هایی هستند که هر نوع صحبت دخترو پسر را محکوم میکنند ..اگر دختری ابراز عشق کند اه اه پیف پیفشان شروع میشود و میگویند:واه واه آخرالزمان شده!
در کل اینها کاری با احکام اسلام درمورد شماتت و کراحت و حرمت قضاوت و تهمت به دیگران ندارند.همه تمرکز اینها روی روابط دختر پسر است با محدودیت های من درآوردیشان.
اینها زن را محصور و مطیع میخواهند.زن هیچ حقی از زندگیش ندارد..زندگی برای مرد است و زن یک‌جنس دوم!

این آدم ها بوی تعفن میدهند.


  • ماهی گلی

آشفتم...بیست و چهار جلسه جزوه دستم بود.بد نوشته شده بودن نمیفهمیدم.

 خواستم کتاب بخونم..خیلیییی حجیم بود مطالب اضافی داشت.زیاد گفته بود.باعث میشد همون اصل کاریام یادم بره.
درسنامه علوم پایه رو امتحان کردم..بازم نشد..از پایه صعف داشتم هیچی نمیفهمیدم!
الان دارم سوالای علوم پایه رو میخونم با پاسخای تشریحی..
جالب اینکه..روی سوال رو میخونم توضیح و تشریحشم میخونم ولی باز هم نمیتونم گزینه درست رو انتخاب کنم!

هرجوری حساب میکنم افتادن رو شاخمه!ترم بعدی وجود نداره که بگم بیخیال دوباره برمیدارم.
اوضاع بدیه..میخام گریه کنم.اعصابم خورده.
آخه نونت نبود آبت نبود ادامه تحصیلت چی بود اونم همچین رشته ای!هنر چش بود؟نقاشی میکردی مثلا!یا عکاسی..یا اصن یه کدوم رشته های مهندسی که ساده باشه:/
اصلنشم ببینم...رشته شوهرداری مگه چش بود همون اول خطش زدی و حذفش کردی!
الان داشتی ظرفای نهارو میشستی و بعدشم میرفتی بچتو میخابوندی...خخخخخخخ

پ ن:چن وقت پیشا سولی تیپ زده بود خفن..رسیدیم خابکاه گف من باید اول ظرفامو بشورم یه نیم‌ساعت دیگه میام بریم.بعد همینجور که با همون پریستیژ وناز داشت میرفت سمت اتاقش گف:آخه من با این همه ناز و پز و تیپ چرا باید ظرف بشورم.

یادم افتاد که به قول مامان:دختر هرچی هم که باشه هر شغل وسمت و حایکاه اجتماعی هم که داشته باشه کار خونه و کهنه بچه:دی به عهدشه!


  • ماهی گلی

مثلا من

مثل دختران فیلم های ایران قدیم
همیشه موهایم را میبافم
سرمه میکشم
کمی سرخاب به لبهایم میزنم
و چادر گلی به سر از کوچه شما رد میشوم

مثلا تو
مثل مردهای آن دوران
سر کوچه ایستاذه ای
زنجیر بلندی را در هوا میچرخانی
مرا برای چندمین بار میبینی
عاشقم میشوی
کلاهت را روی سرت صاف میکنی
چند قدم جلو میایی
اما حرفی نمیزنی!

مثلا من..
میروم و پشت سرم را نگاه نمیکنم..
تو همچنان ایستاده ای
و به رفتنم نگاه میکنی

بعداز مدتی..
برای همیشه از آن محل میرویم!

مثلا تو
مثل حالا
برای پیدا کردنم
تلاشی نمیکنی...
عاشقم نیستی...
دلتنگم نمیشوی..

و من
هر روز منتظرم
تا بیایی
پیدایم کنی..
همه چیز را بگویی..
همه چیز را


پ ن:نمیدونم نویسندش کیه ولی تصویر ذهنیش فوق العادس ;-)


  • ماهی گلی



چه سخته مال هم باشیم و بی هم

میبینم میری و میبینی میرم

تو وقتی هستی اما دوری از من

نه میشه زنده باشم نه بمیرم.


پ ن:شهرزاد،فرهاد،قباد..حتی شیرین...زمونه و روزگار همشونو به بازی گرفته:((




  • ماهی گلی

بابا صبح زود عاطی را برده جایی.برگشتنی سر راه رفته کمی هم خرید کرده..رسیده خانه..دراتاق باز است.عاطی در تخت‌ نیست..بابا:عه!عاطی کحاس؟بیدار شده؟!

من O_0
مامان O_0

بابا :چرا اینطوری نگا میکنین :|
من:باباااا،الان که داری از بیرون میای عاطی رو برده بودیا !!!

هرسه از خنده پهش زمین شدیم :)))))



نشستیم تو ماشین.پشت چراغ قرمزیم.بابا داره موضوعی رو تعریف میکنه..چراغ هنوز قرمزه بابا داره خرکت میکنه!!

ما:عههههههه کجااااا قرمزه هااااااا


بابا:خخخخخخخخ چشمم خورد به اون مسجده که چراغونیش کردن سبزه :دی

هر پنج تایی شکمامونو گرفته بودیم ریسه میرفتیم خخخخخ


  • ماهی گلی

نیستی

و شارژم
دست نخورده مانده!




پ ن:شده نزدیک که هجران تو مارا بکشد/اشتیاق تو مرا سوخت،کجایی؟ باز آ ...



  • ماهی گلی




پ‌ ن:یه سری دخیام‌ هستن...


لبخند شاگرد شوفر ترمینال جنوبو هم خاستگاری حساب میکنن.


*حالا شما میتونی به جای خاسگاری ،مخ زنی هم قرار بدی! این مدل دخترا این شکلیم میکنن :|

مونده بود تو دلم :دی
  • ماهی گلی

مثلا شب را تا صبح نخوابیده باشی. 

مثلا برای صبحانه اندازه کف دست نان و پنیر!(فقط پنیر) خورده باشی
مثلا تا همین این لحظه ناهار نخورده باشی
مثلا درس هم خوانده باشی و انرژی مصرف کرده باشی


نتیجه ش میشه اینکه وقتی جلوی آینه میایستی دلت به حال خودت میسوزه اینقد قیافت نزاره
میشه یه چن کیلو کمبود وزن نسبت به حداقل وزنی که باید داشته باشی

ینی یه کم دیگه ادامه بدم به حول و قوه الهی میشم یه ماراسموسی،کواشیورکوری،یه مبتلا بهPEM


پ ن:سه روزه دارم پاتو میخونم فقط این سه تا اسم بالایی یادمه!و اینکه برای لنفوم سلول Bشیمی درمانی نمیتونه کارساز باشه!چون اینا کنسرشون به خاطر افزایش رشد و پروتوانکوژن ها نیس اینا سلولهای آپوپتوز کنندشون ازکار افتاده :| ایشاله که درست گفتم:/

بلا به دور


  • ماهی گلی

*اگر این روزها دوست پسرتان دنبال بهانه است،اگر با کوچکترین حرف و‌حرکتی میگوید:بای

 کاملا طبیعیست!ولنتاین نزدیک است و قیمت ها گزاف و حیبها خالی.
به علاوه در نظر بگیرید که شما تنها نیستید.او علاوه بر شما قطع به یقین چن تای دیگر دارد که باید برای آنها هم خرج کند.
بنابراین مواظب خود باشید و از ما میشنوید خودتان سنکین و رنگین رابطه را تمام کنید تا کار به کتک کاری نکشیده.



*آی هم که ام سینگل! مثل همه سالهای پیش مینشینیم و کادوی دوستان را میبینیم و‌سرتکان میدهیم به بی عرضگی خودمان:دی


*اگه بخوام اسم نویسنده رو‌عوض کنم چی بزارم خو؟من واقعا دم دمی ام!


  • ماهی گلی



این کوشولو نی نی منه:دی

اون خرسی هم که تصرفش کرده مال منه پارسال ولنتاین آقامون (باباش!) واسم خریده بود:دی

هیشی دیگه..وروجک همه چی رو‌صاحاب‌شده..الهی مامان فداش شه :دی


*ولنتاینم که نزدیییییکککک :دی
  • ماهی گلی