روزمرگی های یه جوجه پزشک

مرا هزار امید است و هر هزار تویی

روزمرگی های یه جوجه پزشک

مرا هزار امید است و هر هزار تویی

یک دو سه.. 

 یک دو سه..
امتحان میکنیییم

صدامو دارین؟؟

:)))))))))


  • ماهی گلی

تا کجا و تا کی قراره همه چی بهم تحمیل شه؟!  



چون دخترم!چون باید نگرانم بود!چون آسیب پذیرم!



بسته‌ شد.
وبلاگ را میگویم.گرداب را میگویم...
بسته شد.


  • موافقین ۳ مخالفین ۴
  • ۲۹ اسفند ۹۴ ، ۰۱:۲۵
  • ماهی گلی

 شاعر میفرماید زخم دل من کار توعه...نمیشه که تورو از یاد ببرم..باز من‌و شب و این خونه..اشکای منه دیوونه

یه چیزی تو این مایه ها..گوش کنید..من تازه فهمیدم چقد emo band رو دوس میدارم.

بعد‌ کشفیدم که همه آهنگای گوشیم تو رنج دلم گرفته،دلم شکسته، در مواقعی عاشق شدم...هست.اهنگهای شادش بسیار انگشت شمارند.

*داشتم کتابامو مرتب میکردم دیدم سه تا کتاب گرفتم از کتابخونه یونی .بعد فک کردم کی اینارو گرفتم بعد یادم افتاد مهرماه بود.بعد اینا فقط بیست روزه امانت میدن و دو سه بارم‌فرصت تمدید داری بعد باید تحویل بدی.بعد ایییین‌هممه مدت دست من بوده.بعد الان موندم چه جوری باید ببرم تحویل بدم؟!

*اینقده خوشالم کتابای علوم پایه مو قراره بدم به دوستان..چن وقته هم کتاب میر مشتری داره هم سیب سبزا.بعد من نمیدونستم پاس میشم یا نه.بعد قرارم این بود که پاس شم بدم در راه خدا.البته فقط میر میشه در راه خدا :دی 

*یا حضرت فیل همین الان یادم افتاد نذر ختم قران داشتم برا امتحانام! اصن ینی یه وقتایی تحت فشارم یه نذرای سنگین میکنم بعد توش میمونم.

برای رفیقمم باید یه نذری بکنم ولی ایده ای به ذهنم نمیرسه!

*بعد الان اهنگای همون امو بنده داره پخش میشه من دارم نابود میشم.

*بعد الان احساس میکنم مزخرف گوییم خیلی داره زیاد میشه دیگه.

*گوش بدین اینو:

  • ماهی گلی

یه وقتیم بود هرچی دلت میخواست زودی فراهم میشد.  




 حالا نمیدونم دلم عیب کرده،یا چیزی که میخوام مورد داره،یا مثلا فرصتای خواستنم تموم شده...

چی شده که ،میخوام ،اما نمیشه..

بعد این خواستنه یه داغی میشه رو دلت که بیا و ببین.



*راستی دوستان جان،رفیقم یه ناراحتی جسمی پیدا کرده!دعا لازمه...لطفا..



  • ماهی گلی


دلم می  خواست در عصر دیگری دوستت می  داشتم،

در عصری مهربان  تر و شاعرانه  تر،

عصری که عطر کتاب،

 عطر یاس و عطر آزادی را بیشتر حس می  کرد!



دلم می  خواست تو را در عصر شمع دوست می  داشتم،

در عصر هیزم و بادبزن های اسپانیایی

 و نامه  های نوشته  شده با پر

 و پیراهن های تافته رنگارنگ

نه در عصر دیسکو، ماشین های فِراری و شلوارهای جین!



دلم می  خواست تو را در عصر دیگری می  دیدم،

 عصری که در آن گنجشکان، پلیکان ها

و پریان دریایی حاکم بودند،

عصری که از آن نقاشان بود،

از آن موسیقی دان ها، عاشقان، شاعران، کودکان و دیوانگان!


دلم می  خواست تو با من بودی در عصری که بر گُل،شعر و بوریا و زن ستم نبود!


ولی افسوس ما دیر رسیدیم!

ما گل عشق را جستجو می  کنیم،...

در عصری که با عشق بیگانه است.

  • ماهی گلی


روشن است که خسته ام

زیرا آدمیان در جایی باید خسته شوند

از چه خسته ام، نمی دانم

دانستنش به هیچ رو به کارم نیاید

زیرا خستگی همان است که هست

سوزش زخم همان است که هست

و آن را با سببش کاری نیست


آری خسته ام

و به نرمی لبخند می زنم

بر خستگی که فقط همین است

در تن آرزویی برای خواب

در روح تمنایی برای نیندیشیدن



*...............................................


  • ماهی گلی

شبکه نسیم  


 خندوانه


امیرعلی


*لازمه بگم عاشقشم :دی
چقده شولوغه این بچه :))

*لطفا #780* را شماره گیری کنین برین بخش خندوانه،قسمت لباهنگ،به امیرعلی نبویان رای بدین،پلییییییزززز


  • ماهی گلی

تا ساعاتی دیگر علی قطع به یقین مبتلا به خروسک میشه.ینی تجربه اینو میگه:دی

 تا تونستم گلوله برفی کوبیدم تو صورتش
یووهوووووو ...خوش گذشت،مرسی خودا :)))))







*قدوقواره داداشم تو حلق پسرای یک وهفتاد سانتی:/ والا بوخودا..میانگین قدی خعیلی اومده پایین
از دیروزم‌ متوجه شدم یه وقتایی موهاش چقد شبیه‌ اون موهایی میشه که عاشقشم:دی هیشی دیگه نزاشتم بره سلمونی:))


  • ماهی گلی

در پی اتفاقایی که دیروز افتاد داشتم به خدا گلایه میکردم که ای به فدایت در جریانی که چن سالمه؟در جریانی که دوستای دبیرستانیم مزدوج شدن؟ و دوستای دانشگامم بی اف دارن:دی  

 درجریانی که یه چیزی در شخص من هم تعبیه کردی به اسم دل؟در جریانی که...

یک هو یه ندایی آمد که ای بنده پریشان حال خطاکار در جریانی که آشپزی بلد نیستی؟درجریانی که حتی حال و حوصله و وقت آشپزی رو نداری؟درجریانی که دنیات به شکلی نیس که صبح پاشی برا یکی صبونه آماده کنی؟فکر ناهارش باشی وشام نیز هم؟درجریانی که ...
درجریانی که اینی که میخوای ممکنه بگه این مانتوت دو سانت کوتاهه نمیخوام بپوشی؟درجریانی که ممکنه یهو‌برگرده بگه چادر سرت کن! بنده جان خودم خلقت کردم در جریانم که با اینکه عشق چادری یکی با حالت زور بگه چادرسرت کن ،عمرا به حرفش گوش بدی

خوشگلم در جریانی که اینی که میخوای یحتمل یه خواهری خواهد داشت که خیلی شیک‌ومجلسی میاد رو اعصابت و به هیچ وحه حاضر به صلح نیس و باز اخه چیکارت کنم که خودم خلقت کردم درجریانم چه موجود تخس زبون نفهمی هستی اگه یکی بیاد رو اعصابت ولش نمیکنی تا بشونیش سرجاش:/

درجریانی که یک سری سرویس هایی باید بهش بدی....(دیگه بقیه ش منشوریه)


هیشی دیگه قانع شدم و در کل به این نتیجه رسیدم که وقت شوعر کردنم نیس و چیزی که الان میخوام بیشتر شبیه یه بادیگارد و حماله!تا یه شوهر!


*اینجا داره برف میاد!من رو لباسای خوجل عیدم سوشرت و پالتو نمیپوشمااااا گفته باشمممم



  • ماهی گلی

ملت نامزد کردن حالا اولین چارشنبه سوریشونه ..از این مراسما که از طرف خونواده دوماد یه سری هدایا برا عروس میره و بالعکس،دارن اجرا میکنن.خب..تا اینجاش مسئله ای نیس.رابطه و عشق‌وزندگیشون مستدام خوشبخت بشن الهی:)

 ولی خب واسه چی این هدایا رو میچینی عکسشو میگیری میفرستی واسه من؟هان؟باباجان یهو اومدیم و دلم خواس چیکار کنیم اونوقت:| چرا رعایت نمیکنین..
از اینورم مامانت نزاره پاتو بزاری بیرون که میری میترکوننت:/
چن ساعتی هس نشستم عکسای خوش گذرونی ملتو لایک‌میکنم:|


  • ماهی گلی