روزمرگی های یه جوجه پزشک

مرا هزار امید است و هر هزار تویی

روزمرگی های یه جوجه پزشک

مرا هزار امید است و هر هزار تویی

آووکادو..


دو‌ روزی میشود در بیشتر وب خوانی ها اسمش را دیدم.
خواندمش..
تولد یک سالگی وبلاگ آووکادوست .
به قول آن تک مصرع که میگفت خوش به حال شما که شاعری بلدید.

قلم و ذوقی ندارم که بتونم کلمه های زیبا رو‌کنار هم‌بچینم و توصیف زیبایی از آووکادو ارائه بدم.
میتونم بگم ساده مینویسد و روان،ساده میگوید و دلنشین..
تولد یک سالگیت مبارک آووکادوی عزیر :)


  • ماهی گلی

یکی از رفقای بابا رفته بود به روستای محل تولدش.برامون پنیر محلی آورده :)

اینقده خوشمزسسسسس که نگو..شور شووور..
فقط یه مشکلی که داره اینه که کل فضای یخچال بوی گوسفند گرفته انگار طویله ست.
وقتی میخوریش همون حس طویله بودن رو به فضای دهنت داری :دی اونم نه دقیقا موقع تناول،که یه یه ربع نیم ساعت بعدش:)
البته بزرگان میفرمایند هیچم اینطوری نیست و اینا ادا اطوارای حرص درآره منه.که خب اینم فرمایش متینیه :)

اینقد شوره که بعدش باید یه گالن چایی و آب بخوری.
کلا خیلی خوشمزس.دستش مرسی :)


  • ماهی گلی





*این کیکارو اون موقع ها میخریدم پونصد تومن،توش پر از شکلات کاکائویی بود.الان نمیدونم چنده(علی میخره :دی ) ولی نیگااا...رسیدم به تهش تازه یه کوچولو کاکائو توش پیدا شد.من نمیفهمم اندازش که کوچیک شده،قسمت خوشمزشم که آب رفته فلسفه گرون شدنش چیه این وسط :|

*یه متنی بود.مسابقه پیامکی،پرسیده بود کدام یک شب ها نمیخوابد؟ -پشه ‌-مگس    بعد یه طنازی جواب داده بود:دانشجوی پزشکی:/
ساعت دو و یازده دقیقه‌ نصف شبه.من و علوم پایه دست به یقه ایم:/ .همه خوابیدن من از فکر علوم‌پایه بیدارم

میزان درس خوندنم که کاملا مشهوده نه؟! من سال کنکورمم همین کارارو کردم.رفتم تو اتاق به نیت درس خوندن.نیم ساعت خوندم یه ساعت از زوایای مختلف از خودم و کتابام عکس گرفتم:| نتیجه ش شد این خابگاه نشینی..حالا الانم به حول و قوه الهی علوم پایه میوفتم به قاعده شش ماه عقب میمونم :|


*عوامل مهاری معده:سکرتین،سوماتوستاتین،VIP,GIP هستند :|
*شریان سیرکومفلکس از کرنر چپ جدا میشه،بین بطنی خلفی و مارژینال از کرونر راست :|
*مارکر های لنفوسیت T سی دی های ۳،۴،۸ و تی سی آر هستن.مارکر های بی سل؛سی دی های ۱۹،۲۰،۲۱ و IgM سطحی هستن.مارکر NK سی دی ۱۶ و۵و۲ هستن :|
*تی اچ یک ؛اینترفرون گاما و اینترلوکین دو ترشح میکند و برای رشد خود به اینترلوکین ۲ نیاز دارد.هردوی اینها سلولهای NK ,ماکروفاژ و Tc را تخریک میکنند.
تی اچ دو؛اینترلوکین ۴و۵ تولید میکند که اینها سلولهای Bرا فعال میکنند:|
*IUD نسل دوم مزایایی نسبت به اولی دارد عوارض کمتر و طول عمر بیشتر...IUDها باعث بیشترشدن خونریزی میشوند که این عارضه در نسل سوم کمتر شده :/
*ایمن سازی کودکان از یک تا شش سالگی:اولین مراجعه:دریافت واکسن های فلج اطفال،ب ث ژ،MMR و هپاتیت ب؛مراجعه بعدی یک ماه بعد،مراجعه سوم یک ماه بعد از دومی،شش ماه تا یکسال بعد سومین مراجعه:فلج اطفال،سه گانه،هپاتیت.....


ذهنم به همین میزان آشفتست...خیلی ضایعست آدم از هم ورودیاش عقب بمونه نه؟!!!!
نهههههه من نمیخام عقب بمونم [گریههههه]
  • ماهی گلی

میگممممم..

یه وقت بد نباشه فردا ولنتاینه و هیشکی نیس بهم کادو بده؟هوم؟!!
عوضش منم مجبور نیستم به کسی کادو بدم و استرسای این مدلی که وای خالا چی بخرم براش؟وای ینی از اینی که خریدم خوشش میاد...ندارم :)


میگمممم..
رسم یه رسم غربیه که باشه بالاخره که روز عشقه..لطفا مردان ،زنانشان را غافلگیر کنند.زنان نیز:)


پسر دخترایی هم که تنها نسبتشون بی اف جی افیه پاشین جمع کنین باو کاسه کوزتونو..دوروز دیگه کات میکنین باید فین فینا و گریه زاریتونو تحمل کنیم:|  از خدا بترسین :پی






  • ماهی گلی

 



باتریم تموم شد..شارژرم ندارم!دیگه نمیتوووونممممم [گریهههههه]

خودکشی مرگ قشنگیست!همانا!

بمیرد آنکه علوم پایه را بنا کرد:/

من موندم چحوری این درسارو‌خوندم و پاس کردم که الان هیچ تصویر و تصوری ازشون تو ذهنم نیس:|

در توضیح‌شارژر بگم کههههه...شارژر میتونه یک عشق باشه که هیچی حذف میشه ندارم چرا کسی دوسم نداره :(((   :دی
میتونه یه خیابون گردی ،پاساژ گردی ،کافه نشینی..با گروه دوستان باشه که اونم مامان نمیزاره!!! چرا؟چون میفرمایند صبح ها که دیر بیدار میشی شبم که زود میخوابی خالا وسط روزم پاشی بری ددر دودور این همه درس و جزوه رو من قراره بخونم امتحان بدم:|

مجددا ...بمیرد آنکه علوم پایه را بنا کرد:(
  • ماهی گلی

چقد بدم میاد از اینایی که الکی فاز گرفتن و به دهه فجر میگن دهه زجر و عکس پروفایلشونو مشکی میکنن!! 

 آخه باز این اشخاص یه فایده ای برای جامعه داشته باشن آدم نمیسوزه.یارو تو سن سالگی صرفا یه مصرف کننده جامعه ست!نه سوادی نه کاری هنوز از باباش پول تو جیبی میگیره این ادا اصولارم در میاره:/

دقیقا به همون میزان هم بدم میاد از اونایی که میگن شهرای آذری زبان باید از ایران جداشن و به آذربایجان بپیوندند:| آخه چی داره آذربایجان که به اونا بپیوندیم :|
اعصاب نمیزارن برا آدم اه:/


*من چندان آدم سیاسی نیستم!ولی به نظرم بعد انقلاب وضعمون بهتر شد حالا اگه یه عده رو کار اومدن که فقط شکم گنده کردن اونم احتمالا تقصیر خودمون بود که یه جاهایی رایمونو فروختیم!
*اصن این حرفا به من چه..فجر و پیروزی مبارکا باشه..من بهتره با همون علوم پایه مشغول باشم:|


  • ماهی گلی

دانه دانه گلبرگ های گل را میکنم..میاید،نمیاید،میاید...

چشمانم را میبندم دو انگشت اشاره ام را به هم نزدیک میکنم،به هم میرسند

حافظ باز میکنم:غمت سرآید

فال قهوه را امتحان میکنم:مردی میاید


مگر میشود همه اینها دروغ باشد.حتما میایی..

شاید آمده ای ،در همین حوالی..نزدیکتر بیا

  • ماهی گلی

 



شب ها ،دل سیر ماه را نگاه میکنم

ماه تنها رابط بین من و توست..حتما تو هم شب ها میبینیش.

اگر هم سر به آسمان نیاوری مهم نیست.ماه که تو را میبیند ومن ماه را.

  • ماهی گلی

باورم نمیشه که داشتم میمردم!!

 هم گشنه بودم هم میخواستم زودتر یه عصرونه بخورم‌برم به بدبختیام برسم :دی
لقمه پرید تو گلوم..حالا نه اونوری میرفت نه اینوری!
هیشکی ام خونه نبود:(((
وای خدا مرسی که نمردم!مرسی که زندم :)


  • ماهی گلی

  



چیزی از زندگی ام در خاطرم نیست..جز یک خیابان..که هرروز راهی اش میشوم..وهر عصر مهمان کافه ته خیابان هستم.

امروز کسی در کافه بود که نمیشناختمش اما بسیار شبیه خاطرات از دست رفته ام بود.

شبیه مردی که سال های دور گویی در آن طرف میز مینشست و برایم شعر میخواند..

و حالا سیاه پوش رفتن زنی بود که در سال های دور, آن طرف میز همین کافه مینشست و  شعرهای مردرا مینوشید.

  • ماهی گلی