روزمرگی های یه جوجه پزشک

مرا هزار امید است و هر هزار تویی

روزمرگی های یه جوجه پزشک

مرا هزار امید است و هر هزار تویی

ملامت نامه

پنجشنبه, ۹ مهر ۱۳۹۴، ۱۲:۰۷ ق.ظ

گفت:بیاین مشاعره .البته خودمون شعربگیم.

کسی ج نداد.گف مرسی که نظر دادین!
گفتم:من استعدادشو ندارم شما بگین من به به چه چه کنم.
گف:شماکه علاقه دارین از یه جایی شروع کنین.پیشرفت میکنین.
یکی از اون چن سطر نوشته هامو فرستادم تو گروه.کلی تحویل گرف.یه ترانه هم فرستادم بازم کلی تعریف کرد والبته یه نقد.
گف:برا علوم پایه یه شعرمیگم بخونین.یه ربع بعد که سرزدم دیدم پی ام داده :نوشتم...الوووو...نیستین...مام رفتیم!
گفتم:به گوشم :دی بفرستین.
سکرت چت باز کرد و نوشت :شاید بچه ها علاقه ای نداشته باشن.اینحا براتون میفرستم.
سکرت چتش دو دیقه ای بود.برا اینکه شعرشو داشته باشم که سرفرصت درست حسابی ببینم چی گفته یه اسکرین شات گرفتم...و اصلا حواسم نبود که تو صفحش مینویسه این عکس گرفتنو:(
گف:چرا عکس گرفتی؟
منم توضیح دادم..ولی برخلاف همیشه زودی شب بخیر گفت و رفت! چت رو هم بست!!!
ینی خاااااک همه عالم تو سر من.الان فک میکنه چه تحفه ایه با اون شعر مسخرش:(
آبروم رفت..اه اه ااااااه


  • ماهی گلی