روزمرگی های یه جوجه پزشک

مرا هزار امید است و هر هزار تویی

روزمرگی های یه جوجه پزشک

مرا هزار امید است و هر هزار تویی

عاغااااااا مهدون اومده بود داشت درمورد بیمارستان و پرسنل و انترن منترنا حرف میزد


یه چیزایی گف از روابط آزاد وخاکبرسری این مردای پزشک و دانشجوهای مردپزشکی!!!!! غیرقابل باور.همین! غیر قابل باور!

اوهوم اوهوم یه چیز دیگم گف.گف که دختراشون اکثرا با لیسانسه ها وبازاریا ازدواج میکنن!!
بازار بد کساده ها برا دخترای پزشکی :دی


  • ماهی گلی