روزمرگی های یه جوجه پزشک

مرا هزار امید است و هر هزار تویی

روزمرگی های یه جوجه پزشک

مرا هزار امید است و هر هزار تویی

ایران سرای من است

دوشنبه, ۱۸ آبان ۱۳۹۴، ۰۹:۳۵ ب.ظ

دارم چتای بچه های هیژده نوزده ساله رو تو یه گروهی میخونم.یکیشون میگه:ایشاله جنگ شه جداشیم!

یه چن نفر اعتراضی میگن :آذربایجانم وضعش خوب نیس اونا برای دکترم میان ایران
رو حرفش پافشاری میکنه:انگار تو خبر نداری بهترین دکترای ایران تو تبریزن!!!!

من میخام بدونم این آمار بهترین دکترارو از کجا آورد واقعا:/
بعدشم الان کجا امنیتش بیشتر از ایرانه؟ترکیه و آذربایجان الان وضع جالبی ندارن..
اصلن کی گفته ما از ایران جداشیم آذربایجان منتظر پیوستن ما به اوناس؟!! دعوتنامه فرستادن مگه!!!

این فکرای مسخره بچه گانه چیه که جداشیم! به زبان خودمون درس بخونیم و کتابامون ترکی باشه!!!
ده آخه این ماهواره نبود این فیلمای ترکیه نبود ببینم چجوری میخواستی ترکی اصیل رو متوجه شی!
حالا جالبیش اینحاس همین دخترا بخوان کلاس بذارن فارسی صحبت میکنن.

توهین شد؟ناراحتین؟اعتراضتونو کردین.اونام معذرت خواستن...الان این کارا چه معنی میده،چرا لاستیک آتیش میزنین و جو میدین! چرا سیاسیش میکنین؟!
ده آخه تنها کساییم که آسیب میبینن خود همین مردم تجمع کنندن! چقد مصدوم داشتیم! چن نفر زخمی و خونین مالین شدن:(

ته تهش هرچی باشیم ایرانیم.هیچ جایی بهتر از ایرانم نمیتونیم پیدا کنیم.


  • ماهی گلی