روزمرگی های یه جوجه پزشک

مرا هزار امید است و هر هزار تویی

روزمرگی های یه جوجه پزشک

مرا هزار امید است و هر هزار تویی

خوابمونم به آدمیزاد نرفته

شنبه, ۲۳ آبان ۱۳۹۴، ۰۲:۴۴ ب.ظ

داشتم شعر میخوندم رسبدم به یه شعری که میگف:

چشم هایت را میبوسم

میدانم

هیچکس

هیچ گاه

آنچه را که.......



یادم اومد یه خوابی دیدم..از همه اون خواب فقط یادمه چشمای کسی رو داشتم میبوسیدم! هرچی فکر میکنم یادم نمیاد اون شخص کی بود و چرا؟!!!!!!

  • ماهی گلی