روزمرگی های یه جوجه پزشک

مرا هزار امید است و هر هزار تویی

روزمرگی های یه جوجه پزشک

مرا هزار امید است و هر هزار تویی

من فردا امتحان دارم:((((

شنبه, ۲۶ دی ۱۳۹۴، ۰۶:۱۰ ب.ظ

نه که فردا امتحان دارم طبق معمول کارای حاشیه ای میکنم..مثلا:

عادت ندارم چیزی رو پاک کنم،هیچ اس ام اسی،هیچ عکسی،هیچ‌پی امی...حتی اگر اعصاب خورد کنم باشه همه رو نگه میدارم.
صفحه تلگرامم رو باز کردم بالا پایینش کردم پر بود از دیلیتت اکانت!...داشتم سرو سامون میدادم رسیدم به صفحه چت M H ..ایشون یکی از آقایون هم دانشکده ای هستن که اسم اکانتشون دقیقا همین دو حرفه.
یه پیام به من داده بودن نمیدونم چرا و به چه علتی فک کرده بودم این اکانت مال مینوعه..
حالا تصور کن چجوری باهاش چت کرده بودم!دوتا دختر از چه واژه هایی استفاده میکنن چجوری چت میکنن؟!! دقیقا همون مدلی!
هی میدیدم کند جواب میده رسمی حرف میزنه ها!بازم دوزاری کجم نمیوفتاد!
یکی دو هفته بعدش فهمیدم چی شده:دی ولی خب از اونحایی که به چهره ایسونو نمیشماختم تو یونی ریلکس بودم.
بعدن ها یک سروده ای هم در وصف رفتارشون داشتم و تقدیم خودش کردم :دی


دیشب یکی دوست گرام
کرد آغاز سکرت چت باهام
سند میکرد شعرش را برام
گرفتم اسکرین شاتی از آن
تا سرفرصت بخوانم شعر او
یاد گیرم فوت وفنش مو به مو
ناگه بدیدم اون یارو
میر غضب شد عینهو
شب بخیر تلخی بگفت او و برفت
من هنوزم مانده ام گیج و واجو!!


پ ن:به به استعداد همینحور داره تراوش میکنه :دی
البته اوشونم سروده های بی وزن وقالبشو برام میفرستاد که منم پررو شدم!

پ ن:خندیدن و مسخره کردن نگارنده آزاد است :دی



  • ماهی گلی