روزمرگی های یه جوجه پزشک

مرا هزار امید است و هر هزار تویی

روزمرگی های یه جوجه پزشک

مرا هزار امید است و هر هزار تویی

الان نماینده حلو چشممه.دارم نقشه میکشم:))

سه شنبه, ۲۵ اسفند ۱۳۹۴، ۱۰:۵۳ ق.ظ

استاد حضور غیاب نکرد.اسم نوشتیم فقط!  


درواقع اصن استاد دیروزی نبود..الان ایا خون نماینده حلال نیس خدایی؟

* امروز هی منتظرم بین دوتا پسرای کردمون دعوا شه،هی نمیشه.هیجان خونم اومده پایین:دی
*اگه میدونستم ماشین نماینده کجاس بادشو خالی میکردم:دی

*همینجوری الکی پلکی دوس دارم خوشال باشم.بهانه لازم دارم:)


  • ماهی گلی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

یه چیزی بگوارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">