روزمرگی های یه جوجه پزشک

مرا هزار امید است و هر هزار تویی

روزمرگی های یه جوجه پزشک

مرا هزار امید است و هر هزار تویی

خودسوزی هم نکنین:)

سه شنبه, ۲۵ اسفند ۱۳۹۴، ۰۸:۰۹ ب.ظ

چارشنبه‌ سوریتون مبارکا:)   



 الهی که هرچی غصه ست بریزه تو اتیش چهارشنبه سوری و‌پودر شه:)

الهی که شادی برگرده به دلامون و لنگر بندازه، قصد رفتنم نکنه:)




بعدا نوشت:راستی..بلیطامون هزااااار تومن گرون شده!هزاااااار تومن:| صبح نه تومن دادم برا بلیط تا ظهر اونو هنوز هضم نکرده بودم که دوباره بلیط گرفتنی دونفر که بودیم هزینه رو گف بیست و سه هزااار تومن.
مام هرکدوم یه دهی برداشته بودیم که خالا نفری هزار تومنم برمیگردونه:/ یه چیزیم مجبور شدیم بزاریم روش:|
اتوبوسش از این نمیدونم چی چیا بود!وی آی پی؟!:دی
امروز اینقد غر زدم به جون نماینده البته پشت سرش:دی اخرسر یه بارشو‌شنید!بعد من یادم افتاد که ای دااااد هنوز گروه بندی نکرده و‌کارم گیرشه!
ولی طفلک گناه داره..خداوکیلی کی الان حاضره حای اونو بگیره و‌نماینده شه!هیشکی.به قول خودش لایقتر از اون وجود نداره:)
*دوستان پسری که اینجارو‌ میخونین این دو خط دستمال کشی رو به گوشش برسونین:-P


  • ماهی گلی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

یه چیزی بگوارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">