روزمرگی های یه جوجه پزشک

مرا هزار امید است و هر هزار تویی

روزمرگی های یه جوجه پزشک

مرا هزار امید است و هر هزار تویی

دریات و وریات ۲

جمعه, ۲۸ اسفند ۱۳۹۴، ۰۴:۳۲ ب.ظ

 شاعر میفرماید زخم دل من کار توعه...نمیشه که تورو از یاد ببرم..باز من‌و شب و این خونه..اشکای منه دیوونه

یه چیزی تو این مایه ها..گوش کنید..من تازه فهمیدم چقد emo band رو دوس میدارم.

بعد‌ کشفیدم که همه آهنگای گوشیم تو رنج دلم گرفته،دلم شکسته، در مواقعی عاشق شدم...هست.اهنگهای شادش بسیار انگشت شمارند.

*داشتم کتابامو مرتب میکردم دیدم سه تا کتاب گرفتم از کتابخونه یونی .بعد فک کردم کی اینارو گرفتم بعد یادم افتاد مهرماه بود.بعد اینا فقط بیست روزه امانت میدن و دو سه بارم‌فرصت تمدید داری بعد باید تحویل بدی.بعد ایییین‌هممه مدت دست من بوده.بعد الان موندم چه جوری باید ببرم تحویل بدم؟!

*اینقده خوشالم کتابای علوم پایه مو قراره بدم به دوستان..چن وقته هم کتاب میر مشتری داره هم سیب سبزا.بعد من نمیدونستم پاس میشم یا نه.بعد قرارم این بود که پاس شم بدم در راه خدا.البته فقط میر میشه در راه خدا :دی 

*یا حضرت فیل همین الان یادم افتاد نذر ختم قران داشتم برا امتحانام! اصن ینی یه وقتایی تحت فشارم یه نذرای سنگین میکنم بعد توش میمونم.

برای رفیقمم باید یه نذری بکنم ولی ایده ای به ذهنم نمیرسه!

*بعد الان اهنگای همون امو بنده داره پخش میشه من دارم نابود میشم.

*بعد الان احساس میکنم مزخرف گوییم خیلی داره زیاد میشه دیگه.

*گوش بدین اینو:

  • ماهی گلی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

یه چیزی بگوارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">