روزمرگی های یه جوجه پزشک

مرا هزار امید است و هر هزار تویی

روزمرگی های یه جوجه پزشک

مرا هزار امید است و هر هزار تویی

ما خلان را امید درمانی نیست

يكشنبه, ۵ ارديبهشت ۱۳۹۵، ۱۱:۵۰ ب.ظ

اگر چن وقت دیگه شیما به اومدن و‌موندنش تو این اتاق ادامه بده به طور صددرصدی بهم القا میکنه که ترشیدیم:/ 

ینی هیچ حرفی نداره جز اینکه :وای مرضیه دیدی فلانی هم ازدواج کرد؟وای مرضی شنیدی فلانی به بیساری پیش داد...واااای مرضییییههههه فقط تو ومن سینگل موندیم.ملت یا شوهر دارن یا لااقل پیشنهادی ،دوستی..چرا من و تو هیچچی تو بساط نداریم:دی
و من میخندماااا در حد درد گرفتن ماهیچه های شکمم.چون خیلی خیلی جدی این حرفارو میزنه!
درکنارش اضافه کنین حمایت ها و تایید های ایدا و انیتارو!اصن ینی اتاق یه وضیه

هیچ موضوعی به این اندازه نمیتونه منو بخندونه..خودمم ملحق میشم به جو اونا و حالت ادمای بیچاره رو به خودمون میگیریم ...

خودایا شوکرت :)))))))

از امروزم راضی ام به شدت:)


  • ماهی گلی